خطوط موازی

پارت ۱۶ ( فکر کنم)


از زبان سیلور


یکم با شدو دعوا میکنیم
بعدش با نگاه های تهدید آمیز شدو مواجه میشیم وبعدش قبول میکنیم
اینا مراحل قبول کردن ما بود

سونیک از اتاقی که رفته بود توش اومد بیرون
افراد اونم زیار راضی نبودن
سونیک : خخخخب
شدو‌:‌ حله
سونیک:🤨
اون خارپشت صورتی : خودتون رو نمی خواید معرفی کنید؟؟
از زبان ماریا

رزا ازشون پرسید خودشون رو نمی خوان معرفی کنن
اون خارپشته که کپی رزا بود: من ایمی رز هستم

من: از اشنایی باهاتون خوشبختم
اون روباه دودمه: من تیلز هستم
خارپشت سبزه : اسکورج
اکیدنا قرمزه : من ناکلزم
گرگ خاکستریه: من ویسپر ام
خرپشت نقره ای : منم سیلور هستم
ناکلز : ( خیلی اروم) من بودم بهش نزدیک نمی‌شدم
رزا: چرا ؟
ناکلز: داداش کاپیتانه
روژ: اوه...😅
روژ : از اشنایی با همشون خوشبختم
کریم : آقای کاپیتان خودشون رو معرفی نمیکنن
وبه ریئسشون نگاه میکنه
شدو: من شدو هستم
شدو اسم قشنگی داره خیلی قشنگ🧡

از زبان تیلز

اسکورج: حالا شما خودتون رو معرفی کنید
خارپشت طلایی: من ماریا هستم
لموره: منم تنگلم
خارپشت صورتی : رزا راسکال
گربه یاسی: بلیز هستم
خفاش سفیده: روژ خفاش ام🥰
خرگوش: کریم هستم
رئسشون گفت: سونیک دهجاگ 😏از اشنایی با هاتون خوشبختم

_ یک هفته بعد از زبان سیلور_

بالای دکل کشتی دید بانی میدادم
یه هفتست کارم اینه
من خوبم کار اسکورج جارو کردن عربستان
کار ناکلزم وتیلزم پارو زدن
ایمی و ویسپرم ماشالله مگه روژ و دخترا میزارن تکون بخورن بهشون خوش میگذره
صدایی افتادن یه چیزی توی آب از توی فکر و خیال درم میاره
پایئن رو نگاه میکنم سونیک افتاده توی آب داره دست پا میزنه
توی این یه هفته که اینجایم شدو و سونیک هروز و هر ثانیه دعوا میکنن
متوجه شدم سونیک فوبیای آب داره بلدم نیست شنا کنه هر بارم که با شدو دعوتش میشه میدازدش تو اب
آخه کدوم کاپیتان دریایی از آب میترسه؟

از دکل میام پایین میرم و کنار شدو وای میسم
من: نباید کمکش....
شدو: نه
من: اهوم
بعد چند ثانیه تماشا ماریا و بلیز سر میرسن
بلیز: بازم انداختیدش تو آب
ماریا: برید درش بیارید
شدو: اسکورج بروکمکش
ماریا : نوچ...نه...نه اسکورج نمیره خودت میره
ماریا اینو میگه و شدو ره پرت میکنه تو آب

( شب از زبان سونیک)
بلخره پیداش کردم
از اتاقم میام بیرون و میرم پیش بقیه
من: عرررررررر پیداش کردم
سیلور: چی رو؟
تنگل: تیکه گم شده نقشه
من: اهوم فردا میرین جزیره ممنوعه
تیلز: ممنوعه؟؟؟
من: ام خوب افراد اون جزیره چیزه
..ام چطور بگم آدم خوار ( حیوان خوار)
قیافه تیلز و بقیه😐
شدو ؛ اگه مردیم
من: نمی میریم....بهتره برید بخوابید فردا روز سختی داریم

همه بلند میشن که برن بخوابن
توی این یه هفته قرار شد بلیز و ایمی کنار هم بخوابن
رزا و کریم باهم، تنگل و ویسپر، سیلورو اسکروج ، تیلز وناکلز ، روژ ، ماریا باهم
و با کمال تاسف منو اون سیاه سوخته هم اتاق شدم
عوضی شب اول سر این که کی رو تخت بخوابه دعواکردم و اون برد من رو زمین میخوابم
😭😭
میرم تو اتاق روی زمین دراز میکشم
شدو: بیداری؟؟
من : اهوم
شدو: اونا جدی جدی مارو میخورن
من: اگه زندانی مون کنن اره


ادامه دارد


رفتم دیدم پارت قبل رو ۲ مهر ماه دادم از خودم خجالت کشیدم
گفتم پارت بدم
میدونم بد شده
بغضی ها خیلی دوست داشتن سریع تر ادامش بدم درکتون نمیکنم آخه خیلی زشت شده
دیدگاه ها (۱)

شدریا💛🖤

ولی قرمز.....نه سبز...نه نه قرمزاه دوتاش قشنگه

ستارگان جادویی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط